مهدی رسولی: جریان علیه شهید و روضه سیداشهداء هم جنسند / از بعضی صحبتها بوی فتنه میآید
تاریخ انتشار: ۳۱ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۱۹۷۳۲۳
شنبه شب برنامه جهان آرا با موضوع اقامه عزاداری تا اقامه حق با حضور مهدی رسولی مداح اهل بیت روی آنتن رفت.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رسولی در ابتدای این برنامه گفت: از مردم میخواهم همانطور که مردم با شور و هیجان عزاداری دهه اول محرم را دنبال میکنند در دهه دوم هم روضهها و بخصوص روضههای خانگی را دنبال کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه درباره چگونگی شکل گیری یکی از آثارش در واکنش به اظهار نظرهای یکی از مسئولان کشور مبنی بر انتقاد از هیئتهای مذهبی تصریح کرد: در مورد کاری که عرض کردید شاعر این کار آقای حمید رمی هستند که از شاعران خوب دزفولی اند. امثال این بحث افسردگی توسط برخی افراد و حتی در مطبوعات هم مطرح شد که این گمان را تقویت میکند که جریانی پشت بر این موضوع باشد. شعر این مداحی کار خود آقای رمی بود و به سفارش بنده نبود. قطعا یکی از دلایل این مداحی بی معرفتی آن مسئول بود. ما چنین انتظاری بعد از این همه سال از انقلاب نداریم. ما تندتر از این ادبیات را در دهه هفتاد شنیدیم. ما یادمان نرفته که برخی نمایندگان میگفتند اگر لازم باشد امام حسین را هم استیضاح میکنیم. ما حواسمان هست که وقتی این جور صحبتها میشود بوی فتنه میآید.
رسولی ادامه داد: معتقدم که جریان محبت به میزان لازم در جامعه ما تبیین نشده است. محبت اباعبدالله خیلی فراگیر است و دو گروه خیلی خوب این محبت را درک کردند که یکی خواص جبهه حق و یکی هم خواص جبهه باطل هستند.
این مداح اهل بیت با بیان اینکه هویت ما چیزی جز سید الشهدا نیست عنوان کرد: محبت سیدالشهدا جایگاه خیلی ویژهای دارد. برخی آقایان برخی اوقات رگ عوامانه خودشان را نگه میدارند و بعد عوامانهترین حرفهای خود را زمانی که به امام حسین میرسند میزنند. برخی از این افراد به ظاهر خودی هستند، اما اندیشه دیگری دارند.
دین چیزی جز محبت نیست و جریان تشیع اگر بتواند هویت خود را جدیتر دنبال کند با دشمنیهای بزرگتری روبرو میشود. یکی از برکات حرکت امام حسین انقلاب اسلامی است و آن چیزی که باعث این پویایی در مذهب شیعه شده است همین قیام اباعبدالله است. این انقلاب با همین حسین حسینها مانده است و اگر قرار باشد دنیا را زیر پرچم توحید فتح کنیم با همین پرچم فتح خواهد شد.
این مداح اهل بیت ادامه داد: به نظر من قبل از آسیب شناسی باید جریان شناسی کنیم. از یک دهه قبل ادبیاتی از مداحی وارد هیئتها شد و همان موقع عزیزی به ما گفت: این قرائت از مداحی در مقابل شیعه گری امام خمینی مطرح میشود. برخی هم نگاهی غیر پویا به روضه امام حسین دارند و نگاه قیام حسینی را از دشمنی با استکبار به سطوح پایین تقلیل میدهند.
رسولی درباره مداحی اش پیرامون حذف نام شهدا از تابلوی محلات عنوان کرد: ما توهم توطئه نداریم و به این حقیقت رسیده ایم این جریان حذف نام شهدا از جنس همان جریانی است که علیه روضه سید الشهدا است. حرف ما الان این است که ما تا امروز اشتباه کردیم و کم کاری کردیم و از الان تصمیم گرفتیم عکس و وصیت نامه شهدا را زنده کنیم و پیشنهاد میکنیم هیئتها به درب خانه شهدا بروند و یادمان بزنند. ما این کار را در زنجان شروع کردیم و در اوج عقلانیت بچهها این کار را دنبال میکنند. ما تصمیم گرفتیم تا هرجا که کم کاری کردیم و دشمن یادمان انداخت محکم ورود کنیم.
وی پیرامون مداحی اش در شب دوم محرم گفت: شعر این کار برای آقای محسن عرب خالقی بود. من هر سال محرم سعی میکنم یک گفتمانی را پیگیری کنم. با همه دوستان فکر کردیم که امسال چه بگوییم، بحثهای مختلفی هم پیش روی ما بود یکی از آنها بیانیه گام دوم بود یکی دیگر طرح موضوع دستگاه محاسباتی توحیدی و غیر توحیدی بود. اما یکی از موضوعاتی که به آن رسیدیم که شاید سالها باید روی آن کار کرد همان بحث تقابل دو اسلام بود، زیرا امروز در دنیا دعوا، دعوای قرائتها است. بعد یک مرحله موضوع را ریزتر کردیم و گفتیم باید موضوع عافیت طلبها و شهادت طلبها را مطرح کنیم. در این موضوع هم یک تیم بودیم که روی این موضوع فکر کردیم. شعار امسال هیئت را هم را این جمله از سید الشهدا انتخاب کردیم که «هرکس با ما بیاید شهید میشود و هرکس عقب بماند عاقبت به خیر نمیشود.»
شب دوم محرم قرار شد دعوای کسانی را مطرح کنیم که حج را در مقابل حرکت امام حسین انتخاب کردند.
وی افزود: در دهه اول حتی بحث خانواده را که رهبر انقلاب مطرح کردند را دنبال کردیم و برای این هم اثری با شعر آقای کلامی اجرا کردیم که در آن دو خانواده امام حسین و یزید را با هم مقایسه کردیم.
در حقیقت سعی میکنیم هر سال یک گفتمان را مطرح کنیم و بعد مصادیق آن را بیان میکنیم.
رسولی درباره اقدامات مردمیاری و حرکتهای جهادی در هیئتش گفت: همانطور که امسال سیل آمد سیل بزرگتری از قلوب مومنین راه افتاد که ما هم قطرهای از آن بودیم. در قضیه زلزله کرمانشاه کاری را شروع کردیم که هنوز به نتیجه نرسیده و در قضیه سیل هم همینطور. اما از یک سال قبل هیئت ما به حل مسائل حاشیه شهر زنجان ورود کرد. بعد به این نتیجه رسیدیم که باید قرارگاهی ایجاد کنیم و باز برای تشکیل این قرارگاه کارهای مشورتی هم کردیم. ابتدا بنای ما بر محله محوری بود، اما الان به خانواده محوری رسیدیم. یعنی باید مشکلات هر خانواده را احصا کرده و حل کنیم. من معتقدم قطار انقلاب اسلامی از پلی به نام جامعه اسلامی عبور میکند که تک تک آجرهای ستون آن خانوادهها هستند؛ لذا اگر خانواده را از دست دهیم غدیر و عاشورا را هم از دست داده ایم. به نظر من کار خیریه صرف کار سکولار است، چون شما ریشه مشکلات را نمیزنید. به نظر من بزرگترین حامی مستضعفین امام خمینی بودند که به مردم کار عمیق را یاد دادند تا با ظلم مبارزه کنند.
خلاصه ما به این نتیجه رسیدیم که باید با مردم در یک منطقه محروم زندگی کرد و این کار را با محوریت امام جماعت هر محل شروع کردیم.
وی افزود: الان یک قرارگاه سیدالشهدا ایجاد کردیم و منطقهای به عنوان پایلوت انتخاب کردیم و مشکلات خانوادهها را احصا کرده و فهمیدیم که باید از هر خانواده چه مشکلی را حل کنیم تا تمامی مشکلات آن خانواده حل شود. در این مسیر سعی کرده ایم تا از دستگاههای حاکمیتی مطالبه گری کنیم و از ظرفیت آنها هم استفاده کنیم.
دوستان دانشجویی ما درسهایی را که خوانده اند در این جریان عملی اجرا میکنند. بنای ما این است که جامعه سازی کنیم و اعتقاد من بر این است که تشکیلات شیعه انسان محور است نه سیستم محور.
این مداح اهل بیت در ادامه با اشاره به راهپیمایی اربعین گفت: اربعین یک پدیدهای است که باید به آن میرسیدیم. این پدیده از دیدگاههای مختلفی قابل بررسی است. مثلا کار تشکیلاتی در اربعین به مانند آن است که گویا باید تمام شیعیان در یک روز در طول سال یک جا با هم جمع شوند و یک حیات دست جمعی را تجربه کنند.
وی ادامه داد: اگر دنبال یک گوشه زندگی امام زمانی هستیم میتوانیم گوشهای از آن را در اربعین بینیم. اربعین یک مسابقه برای ایثار و خدمت بیشتر است. اگر اربعین را به دنیا نشان دهیم یک زلزله در تمدن غرب ایجاد خواهد کرد. به نظر من کمر داعش را اربعین در منطقه شکسته است. مسئولین و کارگزاران بنشینند و اربعین را بررسی کنند. در جریان اربعین ملت ایران و عراق جوری با هم دست داده اند که کار استکبار در منطقه را تمام کرده است. ما اربعین میآییم تا به امام حسین بگوییم که در تیم شما هستیم و من معتقدم که این اربعین ما را به ظهور خواهد رساند.
رسولی گفت: من خواهش میکنم همانطور که امام حسین خانوادگی به کربلا رفتند ما نیز باید خانوادگی به کربلا برویم. بهترین تربیتهایی که ما میخواهیم برای فرزندانمان انجام دهیم در مسیر اربعین وجود دارد. اربعین را باید هر روز محکمتر پیگری کنیم و هنوز به غایت اربعین نرسیده ایم و باید روزی فرا برسد که همه ما به اربعین برویم و در لشکر امام حسین حاضر شویم.
رسولی در پاسخ به سوال مجری درباره اینکه آیا در قبال مداحی وجهی دریافت میکند یانه و اینکه شغل وی چیست، گفت: من از ابتدا تا به امروز به روضه خوانی به دید یک عشق و وظیفه نگاه کرده ام و هیچ گاه برای مداحی مبلغی را مشخص نکرده ام. در زمانیکه تازه مداحی را شروع کرده بودم صله هم قبول نمیکردم، اما بعدا با توصیه و راهنماییها دریافت صله را پذیرفتم و اگر جایی چیزی به عنوان صله بدهند روی چشم میگذارم. زندگی من در یکی سطح متوسط قرار دارد و از لحاظ شغلی من کارمند وزارت علوم در دانشگاه زنجان هستم و الان چند وقتی است که مرخصی بدون حقوق گرفته ام تا به فعالیتهای اجتماعی و جهادی برسم. هم اکنون در خانه پدری زندگی میکنم. برادر من هم در طبقه پایین همین منزل زندگی میکند. البته در این مسیر همسر هم کمک فراوانی به من کرده اند سطح توقع ایشان پایین است و به همین دلیل هم هزینه زندگی ما پایین است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: برنامه جهان آرا مهدی رسولی مداح اهل بیت شبکه افق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۱۹۷۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا امام صادق (ع) فقط گوشهای مینشست و درس میداد؟
به گزارش«مبلغ» به نقل از سایت KHAMENEI.IR، حجتالاسلام والمسلمین محمد مهدی طباخیان، کارشناس تاریخ اسلام، به بررسی سیره سیاسی و فرهنگی امام صادق(علیهالسّلام) پرداخته است.
این گفتار برگرفته از نشست علمی با موضوع «بازخوانی حیات سیاسی اجتماعی امام صادق علیه السلام از دیدگاه آیتالله خامنهای» است که به همت موسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی برگزار شد.
نسبت به سیره سیاسی اجتماعی امام صادق علیهالسلام، واقعیت امر آنچه که دغدغه هر سیرهپژوه و مورخ شیعه منصفی باید باشد، این است که وقتی که ما به سیرهپژوهان و سیرهپژوهی در فضای گفتمانی شیعه نگاه میکنیم، بهخصوص از عصری که نوشتنهای به زبان غیرعربی مرسوم میگردد و برخی مصنفان ما دست به قلم میشوند و سیرهپژوهی مینمایند و برای افکار عمومی مینویسند، ما دچار یک بحران جدی هستیم و آن بحران این است که متأسفانه به سیره اجتماعی اهلبیت علیهمالسلام، کمتر پرداخته میشود و آنچه که بیشتر مدنظر هم نویسندگان و مخاطبان قرار میگیرد، وجوه فردی حیات اهلبیت علیهمالسلام است و ما هر امامی را در یک قاب و تصویر خاصی میبینیم و ملاحظه میکنیم.
فقدان خیلی جدی در این مسئله احساس مینمائیم، تا بدانجا که گاهی اوقات اگر بنا داشته باشیم درباره امام صادق علیهالسلام حرف بزنیم، بهعنوان امامی که توقع میرود بعد از حضرت امیر علیهالسلام بیشترین گفتوگوها را ما نسبت به امام صادق علیهالسلام در فضای گفتمانی شیعه داشته باشیم. ممکن است تصور شود، امام دوم باید سیدالشهداء علیهالسلام باشند، ولی اگر مقتلالحسین علیهالسلام را کنار بگذاریم، نسبت به عموم حیات امام حسین علیهالسلام، ما آنچنان اطلاعات و دادههای گستردهای به اندازه حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام نداریم.
* ضرورت توجه به رفتارهای فرهنگی امام صادق (علیهالسّلام)
درد اینجاست زمانیکه بنا داریم از شخصیت امام صادق علیهالسلام گفتوگو کنیم، گفتوگوهای ما صرفاً گونهای میشود که مخاطب احساس میکند با یک آخوند مسئلهگو یا یک رتبه بالاتر، یک فقیه صاحبدرس و یا یک رتبه بالاتر یک مفتی در تراز مفتیان عصر خودش مواجه است. بیشتر شأن را به آن سمت میبریم و پرداختهای ما به آن شکل میشود و امام صادق علیهالسلام در آن قاب و زاویه میبینیم. چون بحث بنده به انقلاب فکری و فرهنگی امام مرتبط است و طرح یک مذهب فقهی و اعتقادی متمایز، به همین نکته هم خوب پرداخته نشده است. یعنی وقتی در اینجا هم میخواهیم از امام صادق علیهالسلام گفتوگوی علمی کنیم، شأن امام را خیلی اندک و کاسته میبینیم و صرفاً حضرت را محدود به روایتگویی میکنیم، به اینکه بخش بزرگی از روایتهای ما در شیعه اثنیعشری به جعفر بن محمد علیهماالسلام میرسد، باز این ندیده انگاشتن رفتارهای ژرف و دقیق فرهنگی امام صادق علیهالسلام است.
* مهمترین خطری که متوجه جامعه شیعه در زمان امام صادق(علیهالسّلام) بود
وقتی از امام صادق علیهالسلام گفتوگو میکنیم، باید ابتدا یک پیشینهای در تاریخ تشیع درنظر بگیریم. بعد از ماجرای قتل خونبار سیدالشهدا علیهالسلام در کربلا در سال ۶۱ هجری قمری، شیعیان که هنوز هم آن شکلگیری یک مذهب اعتقادی و فقهی منسجم و منضبط را نداریم، باید بگوئیم جریان علوی که میتواند اشتراکهای بسیار گستردهای هم با طبقه عامه مردم داشته باشد و آن چیزی که ما امروز به اهل سنت میشناسیم، اتفاقاً علویها اشتراکات گستردهای دارند. رسته و جریان علوی یک دوره محاق رفتن دارد. یعنی یک ضربه اساسی میخورد، بهخصوص بعد از اینکه دوباره در کوفه مصعب بن زبیر موفق میشود برای بار دوم شیعیان را سرکوب کند، ظرفیتهای شیعیان رو به زوال میرود و آن ظرفیت اولیه جریان علوی، آسیبهای جدی میبیند.
لذا جایگاه سادات بنی حسین آسیب بسیار بسیار جدی میبیند و علی بن حسین علیهماالسلام را میبینیم که با محدودیت صاحبان گفتمان مواجه است. یعنی من خیلی یار و آدم فرهنگی در اطرافم ندارم. آن بسط و گستردگی را ندارم و در خود جریان بنیهاشم، گاهی اوقات مورد طعن و نقد هستم. فعالیتهای فرهنگی و فکری شیعیان آسیب جدی دیده است و اگر بخواهیم به جریانات تاریخی در این وهله ظنین باشیم، یکی از مهلکترین خطراتی که هویت جریان علوی را به مخاطره انداخت و هر لحظه ممکن است آن ضربه نهایی را به جریان علوی بزند، این است که جریان علوی بهواسطه اینکه سرکوب شده و حاکمیت او را مطرود نموده و مجال گفتوگو را از دست داده و بر بالای منبرهای رسمی نقد میشود، ولی فرصت پاسخگویی را ندارد، و هر کسی کمترین انتسابی به جریان علوی داشته باشد، تحت تعقیب، پیگرد، قتل، زندان و حبس قرار میگیرد، نخستین مخاطره این است میرود که در دل جامعه خودش هضم گردد و این یک خطر بسیار بسیار محتمل است. میتواند این جامعه بهسرعت آن نقاط تمایزش با جامعه عمومی اسلامی، مضمحل شود و در دل جامعه بزرگتر خودش هضم گردد و بهمرور زمان کار به جایی برسد که خیلی از احکام شرعیه اینها از دست برود.
احکام شرعیه در این مقام مهم نیست، ما چیز مهمتری داریم و آن هم نقاط ممیزه اعتقادی و فضای گفتمانی است و ممکن است آنها از دست برود و به یک گروهی با تفکرات خاصی تبدیل شوند. کمااینکه این اتفاق در طول تاریخ بسیار افتاده است. میتوانیم از خیلی جریانهای فکری نام ببریم که در وهله نخست تمایزات جدی داشتند، ولی در ادامه مسیر، تمایزاتشان محفوظ نماند.
* امام صادق(علیهالسّلام) به رفتارهای فرهنگی و گفتمانی اولویت میدادند
روایت شریف مرحوم کلینی در کتاب کافی میتواند بحث ما را از این جهت تکمیل کند. در متمم بحثشان در اصول کافی، کتابالحجه روایت طولانی از ماجرای قیام محمد نفس زکیه و عبدالله محض میآورند و در آنجا یک پرسش شرعی کسی از عبدالله محض پرسید که من شنیدم اجداد شما در مدل وضو گرفتن، با عامه متفاوت بودند و روی کفش مسح نمیکشیدند.
عبدالله در آنجا این فتوا را به استهزاء میگیرد و میگوید ما همانگونه که پیشینیان و اصحاب اصلی پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) عمل کردند، عمل میکنیم و نقطه تمایزی در این زمینه نداریم و یک طعنی به سیدالشهداء علیهالسلام وارد میکنند. ما اینجا نمیخواهیم عبدالله بن حسن بن حسن را متهم بنامیم، ولی میتوانیم شاهدمثالی بگیریم بر اینکه بهمرور زمان، حاکمیت میتواند من را از لحاظ اجتماعی به یک سمتی ببرد که در معتقدات، نقطه تمایزم را از دست بدهم. اینجا باید راهبران یک هوشمندی فوقالعادهای داشته باشند که در چینش اولویتها، موضوعات فرهنگی و گفتمانی را به رفتارهای صرف سیاسی و اجتماعی ترجیح دهند.
یکی از نقاط ممیزه امام صادق علیهالسلام با عموم سادات طالبی دیگر از اولاد امیرالمومنین و زهرای مرضیه علیهماالسلام که در اثنای شکلگیری دولت بنیعباس قیام و خروج میکنند، همین است. حضرت صرفاً بهدنبال یک جریان صرف اجتماعی و انقلاب تُند و خشن اجتماعی نیستند، این نیست که من فقط به این بیندیشم که دولت مرکزی را سرنگون بکنند و به هر قیمتی یک دولتی تشکیل بدهند. حضرت در منظومه فکریشان واضح است که به رفتارهای فرهنگی و گفتمانی تقدم میدهند.
* امام (علیهالسّلام) به دنبال ایجاد جریان اجتماعی بودند
ابتدا دنبال این هستند که یک نرمافزاری داشته باشم که این نرمافزار را در اذهان برخی ثابت نمایم، بعد از اینکه این نرمافزار مشتری پیدا کرد و من را بهعنوان راهبر پذیرفتند، این گفتمان بین ما ایجاد شد، بعد این گفتمان بهمرور زمان غلبه پیدا کند، جریان اجتماعی از قِبَل خودش تولید نماید و این جریان اجتماعی به سمت دستگیری عرصههای سیاسی برود. اشتباهی که میشود برخی سادات بنی الحسن را به آن متهم کرد؛ این است که پیش از اینکه نرمافزار اندیشهای ارائه کنند، به سمت بهدست گرفتن عرصههای سیاستورزی رفتند و شاید اینجا یکی از نقاطی باشد که برای ما فهم شود و واضح گردد که چرا حضرت صادق علیهالسلام با برخی تحرکات سادات علوی در اعوان تشکیل عباسی همراهی و همکاری را لازم را نداشتند و در همان عصر، حضرت به خانهنشینی متهم میگردند.
روایت معروفی از مرحوم شیخ حُرعاملی در اثباةالهدی وجود دارد و البته مشابه این روایت در کتاب شریف کافی هم مرحوم کلینی ذکر میکنند که یکی از بزرگان زیدیه با یکی از شیعیان درحال گفتوگوست و به تمسخر، نام امام صادق علیهالسلام را صدا میزند و میگوید این پیرمرد چه زمانی از دنیا میرود که جریان علوی یک نفسی بکشد. خانهنشینی را کی پایان میدهد. بهخاطر اینکه یک بخشی از جریان سادات علوی در صحنه معارضه قرار دارند و میجنگند و دارند علیه حاکمیت اقدام میکنند، ولی ما امام صادقی را میبینیم که اولویت ذهنیاش متفاوت است. چون ظاهراً آنچه که در ذهن حضرت بود، این است که خطر محتملتری که بیخ گوش جریان شیعی است، صرفاً این نیست که یک دولت بنیعباس متزوری ظهور کرده و دارد از بعضی اجزای جامعه شیعی بهره میبرد. خطر محتملتر این است که اگر من نجُنبم، ممکن است همه نقاط تمایز اعتقادیام از بین برود. یعنی من باید منتظر باشم که در عصر بعدی من بروم به این سمت که دیگر تفاوتی بین من و عموم جامعه نباشد.
* امام صادق (علیهالسّلام) بر حفظ مرزهای فرهنگی اصرار داشتند
این موضوع هیچ تنافی با وحدت ندارد. ما متأسفانه در فهم این مسئله گاهی اوقات یک بحران عمیقی داریم. برخی گمان میکنند منظور از وحدت، این است که ما باید در جامعه عامه هضم شویم. اگر قرار است هضم گردیم که دیگر به آن وحدت نمیگویند. وحدت یعنی من با حفظ تمام نقاط تمایزم، از اصرار بر نقاط تمایز در مرزهای معارضه فرهنگی دست بردارم و سعی کنم بر اشتراکات دست بگذارم. اصلاً همین که میگویم از تمایز دست بردار و بر اشتراک دست بگذار، یعنی تمایز و اشتراکی وجود دارد. اگر قرار باشد من در عامه هضم شوم، دیگر نه تمایزی و نه اشتراکی است، وحدتی وجود ندارد، بلکه یکی شدیم و دور همدیگر زندگی مینمائیم. گام نخست امام صادق علیهالسلام، تولید آن گفتمان است و خیلی مرزبندی شفاف و واضحی دارند.
مرحوم کلینی روایت معروفی در کتاب شریف کافی دارند و در سفر شیخ حُر هم این روایت را نقل میکند. میگوید در سفر حجی، حضرت صادق علیهالسلام در انتهای مسجد بیتوته کرده و نشسته بودند و مشغول عبادت بودند. جناب ابوحنیفه بزرگ عامه در کنار امام صادق علیهالسلام میآید که بنشیند. ابوحنیفهای که اگر در مدینه یا کوفه بود، مورد احترام امام بود، ولی اینکه مکه است و مکه گفتمان مدنی و کوفی ندارد، در مکه حجاج از شرق و غرب عالم آمدند و یک نمایشگاه است. یک چیزی میبینند و تحلیل هم نمیکنند. در اوج ناباوری امام صادق علیهالسلام به ابوحنیفه تَشَر میزند و میگوید کنار من ننشین، تا من و تو را یکی نبینند، تا تصور نشود که گفتمان من و تو یکی است و این یعنی یک مرزبندی. من دارم یک نرم افزاری تولید میکنم، نمیتوانم اینجا از نقاط افتراقمان کوتاه بیایم. من باید بر سر نقاط افتراقمان پافشاری کنم، ابتدا گفتمان را تولید نمایم و ازاینرو میبینید در تداوم هم، حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام در جلسه مهدی عباسی، وقتی به تظلمخواهی میرود، بساط تظلمخواهی که مهدی برقرار کرده، حضرت آن چیزی را که بهعنوان تظلم پیش خلیفه عباسی میبرد، ماجرای فدک است و غصب حاکمیت و بازگرداندن چیزی که در سقیفه بنیساعده بهعنوان فدک زهرای مرضیه سلاماللهعلیها غصب شد و بعد هم اشعار سیاسی دارد که همه مرزبندیهای جغرافیایی و سیاسی امروز جهانی است که تو بر آن خلافت داری و حاکمیت میکنی.
* حرکت امام صادق(علیهالسّلام) به سمت ایجاد تولید گفتمان سیاسی بود
پس ما در گام نخست باید اولویت امام را ببینیم. امام بهشدت به تولید گفتمان و به ایجاد یک نرمافزار فرهنگی معتقدند و بهدنبال تولید این هستند و در کنار این، اُمید دارند که در گام بعدی بتوانند یک جریان اجتماعی را با این گفتمان تولید بکنند و در گام بعدی بتوانند از دل این جریان اجتماعی، یک گفتمان سیاسی تولید نمایند که این گفتمان سیاسی خودش را موظف بداند به اینکه برود عرصه سیاستورزی را بهدست بگیرد. این مسیری است که امام صادق علیهالسلام برای سیاستورزان اگر میخواهند در مسیر حق قدم بردارند، طراحی میکند. اینکه من در گام ابتدایی باید یک نرمافزار فرهنگی مشخص و منسجم داشته باشم.
* انقلاب فرهنگی امام صادق(علیهالسّلام) برای فرار از جهاد نبود، برای جهاد بود
جهادی که امام صادق علیهالسلام به آن مشغول است تبیین نرمافزار علمی فرهنگی است، ایجاد یک نرم افزار و ساختار خاص اعتقادی است، ایجاد یک مذهب متمایز در همه زمینهها و ابعاد با جامعه عامه جهان اسلام است، این بهمراتب و بهشدت از هر شمشیر برداشتنی و از هر علم کردنی، برای بنیعباس خطرناکتر است. چون این ماندگاری و مانایی دارد و جلوی هضم شدن را میگیرد و میتواند در مقابل ایدئولوژی که بنیعباس به زحمت در دوره مهدی و هادی عباسی دست و پا کرده بود برای خودش که بتواند خودش را به مرکز وحی و قداست جهان اسلام نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم متصل نماید، و از آنجا اخذ معنا و قداست کند، میتواند با این درگیر شود، بنابراین اتفاقاً برخلاف تصور عامه، بنیعباس دشمن جدیتر خودشان را، حسین فخ نمیبینند.
وقتی که رأس حسین فخ را برای هادی بردند، هادی، یقین بن موسی را مذمت کرد. گفت این کار را نمیکردی، او را اسیر مینمودی. ولی در ماجرای قتل موسی بن جعفر علیهالسلام، هارون ذرهای هم ملاحظه و ملاطفت به خرج نمیدهد. یعنی معلوم است که دغدغهها و نگرانیها بهمراتب از سادات حسینی که بهظاهر شمشیر بلند نکردهاند، بیشتر است، تا سادات حسنی که شمشیر به دست گرفتند. چون با آن بحران میشود مانند یک صاعقه تعامل کرد و از آن عبور نمود. کمااینکه بعدها میبینیم سادات بنیحسنی که در مغرب الاقصی و در شمال آفریقا دولت تشکیل دادند، مذهب سنی را پذیرفتند. بخشی از زیدیه، بخشی از تفکرات اهل سنت را پذیرفتند. اینها نتوانستند پیشبرد اهداف را داشته باشند. اما جریان اثنیعشری و اسماعیلی که فرع بر امام صادق علیهالسلام خلق شدند، توانستند تا قرنها ماناییشان را محافظت کنند و نگه دارند و بتوانند خودشان را بازآفرینی و بازتولید نمایند.
ازاینرو انقلاب فرهنگی امام صادق علیهالسلام در ذهن ما اولویت دارد، نه برای فرار از جهاد، بلکه برای جهاد و بلکه دولت بنیعباس بهتر و بیشتر و شدیدتر هم با این جنس از جهاد مقابله میکند، چون این جهاد مانایی و ماندگاری بیشتری دارد.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902660