Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش سرویس بسیج جامعه  زنان کشور خبرگزاری بسیجمحبوبه حاجی مرتضایی‌ متولد سال ۵۷ از استان قم، کارشناس ارشد ادبیات فارسی است. داستان‌خوانی را با رمان‌های خواهران برونته شروع کرد و آن‌گونه که می‌گوید در ایام کنکور سراسری دانشگاه‌ها هم به جای کتاب‌های تست کنکور، رمان «گوژپشت نوتردام» می‌خواند. در دانشگاه وارد کارگاه داستان‌‌نویسی شد و قبل از آن هم بدون اینکه الفبای داستان نویسی را یاد بگیرد، قلم می‌زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حاصل نوشتن‌هایش گرفتن ۷ جایزه ادبی در زمینه داستان، فیلم‌نامه و مقاله بود.

به تازگی داستان بلند «سعیر» حاجی‌مرتضایی نیز که درباره حوادث دوران انقلاب و  بعد از آن است، از سوی انتشارات کافه رمان پارسی منتشر شده است. همچنین کتاب دیگر وی درباره شهدا به زودی وارد عرصه نشر خواهد شد. او می‌گوید: توفیق داشته باشم، این راه را ادامه خواهم داد.

اما گفت‌وگوی ما درباره «یخ در بهشت» مجموع ۱۲ داستان از ۱۱ بانوی نویسنده است‌ که به نقش زنان در دفاع مقدس می‌پردازد. این کتاب به سفارش انتشارات کتاب جمکران گردآوری و منتشر شده است. حاجی مرتضایی که نویسنده یکی از داستان‌های ۱۲ گانه کتاب «یخ در بهشت» با عنوان «خانه آرزوها» است با ما به گفت و شنود نشست. آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح این مصاحبه است.

* موضوع  داستان کتاب «یخ در بهشت» واقعی و مستند است؟

داستان «خانه آرزوها» زندگی زن عربی را روایت می‌کند که جرمش تنها همسر طلبه ایرانی بودن است. این زن از زندان حزب بعث آزاد می‌شود، ولی حق بازگشت به خانه‌اش را ندارد، اما به سمت ایران می‌آید. داستان، مستند و واقعی است. سوژه را از زنان‌عرب در حرم حضرت معصومه (س) شنیدم.

* چطور شد این سوژه را برای نوشتن انتخاب کردید؟

تا به حال غم غربت در چشم‌های کسی دیده‌اید؟ شاعر عرب می‌گوید: فقط غریب حال غریب را می‌فهمد. من هم مدتی در غربت زندگی کردم. همیشه دغدغه داشتم که علت این غربت و مهاجرت خود را بدانم. قم‌ شهر ۷۲ ملت است. نگاه غریبه‌ها را به خوبی می‌توان فهمید.

* در نهایی کردن داستان چه کسانی به شما کمک کردند و چه ایرادهایی در مراحل نوشتن داستان گرفته می‌شد که شما به اصلاح آن ایرادها اقدام کردید؟ شما آن ایرادها را قبول داشتید یا مجبور به اصلاح شدید؟

داستان ایرادی نداشت. خانم موسوی که مدیر پروژه بودند، فقط چند کلمه را در دو سه جمله جابه جا کرد، روایت را خودم نوشتم و اصلاح نداشت.

کار بی‌کیفیت هیچ وقت ماندگار نمی‌شود

* معمولا مسؤولان و مراکزی که باید مجوز انتشار کتاب دفاع مقدسی را بدهند، خط قرمزهایی برای خود دارند که باب طبع نویسندگان نیست. شما با این خط قرمزها موافق هستید یا معتقدید می‌توان خیلی یا برخی از آنها را برداشت؟

متاسفانه ناشران بیش از آن که دغدغه واقع‌نویسی را داشته باشند، دغدغه مشتری پسند بودن اثر را دارند. وقتی قرار است زندگی‌نامه مستند بنویسید، اگر به عنوان مثال شخصیت قهرمان دچار بیماری شد مثلا دل درد باید گفته شود. او هم انسان است. در یکی از عملیات‌ها بیشتر افراد به دلیل خوردن کنسرو فاسد دچار این بیماری شده بودند و من آن را نوشتم، اما ناشر کلمه «دل‌پیچه» را دوست نداشت. وقتی شما عنوان مرض را حذف می‌کنید، چه می‌ماند؟ وجه انسانی قضیه حذف می‌شود. گویی همه زندگینامه شهدا از روی زندگی یک نفر کپی شده است!

۲۰ جلد کتاب درباره شهدا می‌خوانید همه مثل هم! همه آدم‌های خیلی خوش‌اخلاق و نماز شب‌خوان و... وقتی من شیطنت‌های نوجوانی شهید را نگویم، شهید هیچ تشخصی ندارد. من به عنوان خواننده ۲۰ جلد کتاب، اعلام می‌کنم جلد اول را خواندم. ۱۹ جلد بقیه را پای دیوار مهربانی می‌گذارم! این حقیقت دارد. کار بی‌کیفیت هیچ وقت ماندگار نمی‌شود. با تعریف و تمجید کردن هیچ اثری خوانده نمی‌شود.

با پخش رایگان کتاب در مساجد و معابر هم کسی کتابخوان نمی‌شود و این آثار خوانده نخواهد شد. این‌ مدل کتاب‌های چهارچوب‌دار فرمایشی ماندگار نیست. چون وجه انسانی ندارد. چون فقط شعار می‌دهد. با شعار و به به کردن هیچ وقت مردم به مطالعه کتاب رغبت پیدا نمی‌کنند.

شما دقت کنید شعر خاقانی سخت‌ترین شعر ایران است، اما هنوز خوانده می‌شود. چرا چون هنر درونش نهفته است. چون کشف هنر شاعر برای خواننده لذت دارد. چون کلمات آن کنار هم خوش نشسته‌اند. هر کس کار سفارشی طبق نظر ناشر نوشت و تمام وجه انسانی شهید را حذف کرد، هیچ وقت امید نداشته باشد کتابش ۲۰ سال دیگر خواننده داشته باشد.

مردم دنبال حقایق هستند نه هر چیزی که ما می‌نویسیم

* چقدر موافق این نظریه هستید که می‌گویند نویسندگان ما در نوشتن در حوزه دفاع مقدس دچار خودسانسوری هستند. یعنی خط قرمزهایی در نوشتن برای خود قایل می‌شوند؟

خیلی زیاد. وقتی اسناد جنگ را می‌خوانم، چیرهایی کشف می‌کنم که در کتاب‌های داستانی جنگ نمی‌بینم. من خودم به شخصه کتاب‌های مستند زیاد می‌خوانم. فیلم‌های مستند هم می‌بینم. مردم دنبال حقایق هستند نه هر چیزی که ما می‌نویسیم.

جنگ منحوس‌ترین اتفاق در همه اعصار است

* آیا شما موافق نوشتن داستان تلخ از دفاع مقدس هستید؟ یا معتقدید که نباید کام خواننده را تلخ کرد؟

بله. تلخی مگر همیشه بد است. مگر اصلا جنگ چیز شیرینی است؟ جنگ منحوس‌ترین اتفاق در همه اعصار است. کشته شدن  مگر چیز خوبی است؟ اگر این طور است چرا هنوز برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کنیم؟ البته این را هم بگویم که من هیچ کتاب جنگی تلخ تلخ نخوانده‌ام. همیشه  تلخی و شیرینی با هم بوده است. درشتی و نرمی با هم است.کسی که حجامت می‌کند، هم رگ را می‌زند که چرک و کثیفی خون از بدن خارج شود، هم مرهم می‌گذارد تا زود زخم جوش بخورد.‌ الان قضیه نوشتن از جنگ چنین هست که زخم را می‌شکافی، زشتی و قساوت دشمن کافر را نشان می‌دهی تا قدر داشته‌هایت را بدانی و امدادهای غیبی را درک کنی، انسان بودن و ماندن را قدر بدانی.

مطالعه کتاب «من زنده‌ام» موجب تحول روحی و فکری در من شد/ توصیه به دختران جوان

* مطالعه این کتاب برای نسل‌های جدید کشور به ویژه دختران را چقدر ضروری می‌دانید. مهم‌ترین پیام یا پیام‌های کتاب برای این نسل‌ها چیست؟

مطالعه این کتاب برای دختران خیلی مفید است. همانطور که مطالعه کتاب «من زنده‌ام» موجب تحول روحی و فکری در من شد. قدر نجابت زن‌ مسلمان را فهمیدم. به همه دوستانم هم توصیه کردم که آن کتاب را بخوانند.کتاب «یخ در بهشت» هم اینگونه است.

مشغول نگارش مجموعه داستان هستم

* کتاب دیگری در حوزه ثبت خاطرات دوران دفاع مقدس در دست تهیه دارید؟

بله، یک مجموعه داستان دارم که در مرحله ویرایش نهایی است و به زودی به ناشر تحویل می‌دهم.

همسران و فرزندان شهدا و جانبازان را دریابید

* درباره نقش زنان در دفاع مقدس زیاد سخن گفته شده است که عمده آن مربوط به پشت جبهه در قالب پشتیبانی از جنگ، بخشی نیز در قالب نیروهای امدادی و گروه‌های پزشکی در مراکز درمانی و بخشی کوچکتر هم در قالب نیروی رزمنده به ویژه در اوایل جنگ  است. شما به عنوان نویسنده، نقش زنان در دفاع مقدس را چگونه توصیف می‌کنید؟

ما هنوز بانوانی داریم که در ‌پشت جبهه که خدمت می‌کنند؛ خانم‌هایی که از همسران جانبازشان نگهداری می‌کنند، مادرهایی که بچه‌هارا در غیاب پدر بزرگ می‌کنند و به جامعه تحویل می‌دهند، یا نویسندگان از آن روزگاران، همه این خانم‌ها هنوز نیروهای پشت جبهه هستند. همین که هنوز چادر بر سرداریم یعنی در حال دفاع هستیم. اینها نشانه تداوم دفاع از حریم انقلاب اسلامی است. برای همین باید بگویم که همسران شهدا، جانبازان و فرزندانشان را دریابید. 

قصه‌های زیادی از نقش بانوان در جنگ مانده که روایت نشده

* فکر می‌کنید در این سال‌ها به قدر کافی به نقش زنان در دفاع مقدس پرداخته شده است؟ چه ظرفیت‌هایی در این زمینه مورد غفلت قرار گرفته است؟

یک نکته جالب در جشنواره «یوسف» سال ۸۹ بگویم. من هم برای آن جشنواره داستان فرستاده بودم و جالب اینکه بیشتر شرکت کننده‌ها در آن جشنواره خانم بودند. داوران جشنواره هم تعجب کرده بودند که خانم‌ها چقدر حرف نگفته دارند. این‌ همه قصه پنهان وجود دارد. اتفاقا بیشتر جوایز آن جشنواره هم نصیب خانم‌ها شد. هنوز قصه‌های زیادی از نقش خانم‌ها در جنگ مانده که روایت نشده است. قصه شهرهای بمباران شده را داریم، قصه خانم معلم‌هایی که به بچه‌های جنگ‌زده درس می‌دادند را داریم، اخیرا هم خانواده شهدای مدافع حرم را داریم.

* با گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ تحمیلی برخی پدران و مادران شهدا و ایثارگران که خاطرات فرزندانشان را در سینه دارند از دنیا رفتند. در این زمینه نیاز به کار فوق العاده و جهادی است. پیشنهاد عملی شما برای ثبت هر چه سریع‌تر این خاطرات چیست؟

برخی خانواده‌ها بر این اعتقاد هستند که گفتن از خاطرات و سیره و اخلاق و رفتار شهیدشان، اجر آنها را از بین می‌برد، چون آنها برای خدا رفتند. نیت آنها خالص و خدایی بود و نمی‌خواهند کسی از آنها در این دنیا تقدیر و تجلیل کند. لذا تمایلی به گفتن از شهدای خود ندارند. یا بر این اعتقاد هستند که شهدای آنها راضی به گفتن از آنها نیستند. برخی از این خانواده‌ها بر همین اساس حاضر نیستند از خودشان هم چیزی بگویند. چون معتقد هستند هر کاری که کردند برای خدا بود و اجرش را از خدا گرفته و یا خواهند گرفت. لذا نباید در این دنیا از خود و شهیدشان بگویند. خوشتر آن باشد که سر دلبران، گفته آید در حدیث دیگران.

اجازه داده شود از مبارزه علیه منافقین کتاب‌هایی نوشته شود

* ثبت تاریخ دفاع مقدس یک کار ملی است و اختصاص به دولت و نهاد و مراکز خاص ندارد. همه موظف به حمایت از این کار ملی هستند. ارزیابی شما از حمایت‌هایی که از کارهای دفاع مقدسی می‌شود چیست؟

اگر اجازه بدهند از مبارزه علیه منافقین گفته شود، خیلی عالی است. اجازه نمی‌دهند خیلی چیزها بیان شود. در برخی خانواده‌ها هم‌ شهید دفاع مقدس داریم، هم فرزندی که عضو سازمان منافقین بوده و کشته شده است. نوشتن از این خانواده شهید سخت است. در استان‌های غرب کشور از این موارد زیاد داریم، اما باید اجازه بدهند که از این خانواده‌ها نیز نوشته شود تا روشنگری کامل صورت گیرد. اتفاقا چهره منافقین و احزاب محارب و معاند هم برای مردم روشن‌تر می‌شود. آن وقت می‌توانیم ادعا کنیم که همه حقایق را گفته‌ایم.

* قطعا درباره دفاع مقدس صرفا نباید به ثبت خاطرات و ساخت مستند اکتفا کرد. رمان و فیلم در این باره می‌تواند نقش بیشتری هم داشته باشد. چرا ما یک رمان مثل جنگ و صلح تولستوی نداریم؟

چرا «محمدرضا بایرامی» بهترین رمان جنگی‌اش فضای عراق را تصویر می‌کند؟ چرا «مجید قیصری» طناب کشی را در فضای عراق ترسیم می‌کند؟ چرا نویسندگان کلی تحقیق می‌کنند و از عراق می‌نویسند؟ در اختتامیه جایزه جلال آل احمد در سال ۹۷ آقای بایرامی به خوبی جواب این سوال شما را داد. ما تا زمانی که زیر سایه سنگین ارشاد هستیم،‌ هیچ وقت حرف دلمان را نخواهیم‌گفت. 

ناشران به دنبال کاغذ ارزان‌تر هستند/ هنوز هم تاسیس انتشارات، صرفه اقتصادی دارد!

* به نظر می‌رسد هم مسئولان و هم نویسندگان ما دنبال محصول زود بازده هستند. لذا کتاب عمیق در حوزه دفاع مقدس کمتر نوشته می‌شود. شما با این نظر موافق هستید؟

برخی ناشران به دنبال کاغذ ارزان‌تر هستند. آنها به دنبال آمار دادن هستند. هرچه آمارشان بالاتر باشد، کاغذ بیشتری می‌گیرند. حق الزحمه نویسنده را هم چند سال بعد می‌دهند. چاپ اول و دوم و سوم و ...دهم کتاب را  با هم روانه بازار می‌کنند! لذا با وجود استقبال کم جامعه از خرید کتاب و گرایش کمتر مردم به مطالعه کتاب و گرانی کاغذ، باز هم تاسیس انتشارات، صرفه اقتصادی دارد! باز هم‌تولید انبوه  و بی‌کیفیت کتاب یکی از افتخارات ملی است. فقط آمار می‌دهند و در رسانه‌ها منتشر می‌شود که ما فلان مقدار کتاب چاپ کردیم. فلان مقدار سرانه ملی به کتاب تخصیص داده شد. چنین‌است که بازار انباشته از کتاب کم محتوا و کم ارزش دیده می‌شود. اما نویسنده در بین مردم است، حقایق را می‌بیند، دنبال آمار هم نیست، اما نمی‌تواند بنویسد!

انتهای پیام/

منبع: بسیج نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت basijnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بسیج نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۳۹۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داستانک‌هایی برای فلسفه‌ورزی کودکانه

ایسنا/اصفهان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با هدف تقویت تفکر و فلسفه‌ورزی در کودکان روانه بازار نشر شد.

اگر از یُعد مخاطب‌شناسی به دنیای کتاب ایران نگاه کنیم، با نظرگاهی فراگیر اما غلط روبه‌رو می‌شویم که برای اصلاح آن باید کوشید. تصوری اشتباه در بین اکثریت جامعۀ کتاب‌خوان ما وجود دارد مبنی بر اینکه کتاب خوب و باکیفیت را فقط در بین ناشران تهرانی می‌توان یافت. این در حالی است که در شهرهای دیگر کشورمان نیز کتاب‌هایی شایان توجه منتشر می‌شود، همان‌طور که ممکن است در میان انتشاراتی‌های تهران نیز با کتاب‌هایی بی‌قدر و ناقابل مواجه شویم.

«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» یکی از آن آثار غیرتهرانی است که در عرصۀ غامض و هزارتوی کتاب کودک نگاشته شده است. این مجموعه یکی از تازه‌های نشر «یار مانا» از انتشاراتی‌های اصفهان محسوب می‌شود و پدیدآورندگان آن هم خاستگاهشان به همین دیار بازمی‌گردد.

رضاعلی نوروزی، عضو هیئت‌علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان، نویسندۀ اول و فاطمه داوری نویسندۀ دوم این اثر به شمار می‌آید. این مجموعه در اواخر سال ۱۴۰۲ شمسی با تصویرگری فائزه تقی‌یار به جامعۀ کودکان ایرانی و البته پدر و مادرها، مربیان و مراقبان آنان تقدیم شده است. 

 این کتاب با توجه به اهمیت آموزشی‌اش در «کتابنامۀ رشد» به ثبت رسیده و رویداد ملی یارستان کودکستان نیز خواندنش را پیشنهاد داده است. این رویداد همواره سعی دارد تا کتاب‌های فاخر کودکانه را به جامعه معرفی کند. 

جذابیت بصری و اهمیت چندجلدی‌بودن

اگر جلد هر کتابی نخستین دعوتگر خواننده به دنیای آن کتاب باشد، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» با آن رنگین‌کمان شاد و سرزندۀ ۱۵رنگی‌اش موفق بوده است. بدون تردید، به‌ تراکم محتوای نوشتاری بر روی جلد می‌توان انتقاد کرد. بااین‌همه، جذابیت بصری کتاب چه بر روی جلد و چه در صفحات مختلفش انکارشدنی نیست و به نظر می‌رسد، قدرت فراوانی در جلب رضایت مخاطبان اصلی‌اش، یعنی کودکان پیش از دبستان، داشته باشد.

جذابیت بصری کتاب‌های کودک صرفاً در جذب و کشش خواننده به مطالعۀ آن یا شنیدنش تأثیر ندارد. جاذبۀ تصویرگری هر کتابی می‌تواند کامل‌کنندۀ متن نوشتاری و در تقویت و تربیت بصری کودک نیز اثرگذار باشد. تربیت بصری کودک مانند هر مسئلۀ دیگری چون خوب‌شنیدن یا مهارت‌های دست‌ورزی دارای اهمیت است و نباید دست‌کم گرفت.

«مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» در کنار این ویژگی‌های ظاهری، به‌خاطر مجموعه‌بودن یا چندجلدی‌بودنش نیز درخور اعتناست. امروزه، اهمیت خرید کتاب‌های دنباله‌دار و تأثیر آن‌ها بر کتاب‌خوان‌شدن کودکان و تبدیل‌شدن فرهنگ کتاب‌خوانی به برنامۀ ثابت روزمره‌شان بر کسی پوشیده نیست. 

اگر کتاب و شخصیت‌های یک مجموعه برای کودکی جاذبه نداشته باشد، بحثش جداست، اما اگر جلد نخست یک کتابِ مجموعه‌ای تأثیر کافی و لازم را بر کودک بگذارد، دیگر پدر و مادر مجبور نیستند که مدام برای تهیۀ کتاب و خواندن یک اثر از سوی بچه‌شان به تقلا بیفتند، بلکه خود کتاب مشوق کودک است تا از جلدی به جلد دیگر سفر کند و غرق در جهان داستانی شخصیت یا شخصیت‌هایی شود که به‌راستی برایش جاذبه دارند. در اینجا می‌توان «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» را در مقام نمونه‌ای موفق از کتاب‌های دنباله‌دار و گیرا معرفی کرد.

لذت غرقه در کشمکش‌های خرگوش کوچولو

اما محتوای این کتاب و به بیانی هر ۱۵ جلدش را می‌توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد. بخش نخست آن داستانکی شیرین و لذت‌بخش در ۹ یا نهایتاً ۱۲صفحه است. هر دفعه شخصیت اصلی کتاب، یعنی خرگوشِ کوچولو، بازیگوش، شوقمند، کم‌تجربه و با اشتباهات کوچک و بزرگ در یک موقعیت زنده و واقعی قرار می‌گیرد. در چنین موقعیتی کودک پیش از دبستان، یعنی مخاطب اصلی کتاب، می‌تواند همدلانه به آن بنگرد و با اتفاقاتش و شخصیت اصلی‌اش هم‌ذات‌پنداری کند. گفتنی است که نثر این داستان‌ها بر اساس قواعد شکسته‌نویسی فارسی تنظیم شده‌ است. 

به‌هرروی، کودک در دریای این مجموعه نه‌تنها می‌تواند خویشتن را در جایگاه خرگوش کوچولو تصور کند و بر آموخته‌هایش برای رویارویی با مسائل زنده و جاری زندگی بیفزاد، بلکه قادر است خانواده، به‌طور مشخص مامان و بابای خود و همچنین دوستان و دیگر شخصیت‌های فرعی هر داستانک را در موقعیتی از زندگی راستین ببیند.

این مسئله کودک را با فکر و ایده و دغدغه‌های بزرگ‌ترها یا گروه‌های هم‌سالش در لایه‌های مختلف داستان آشنا می‌کند؛ در حالی که همین آشنایی ممکن است در وضعیت جاری و ساری زندگی روزمره ممکن نباشد. با توجه به موشکافی شخصیت خرگوش کوچولو در هر داستان و ترسیم آرزوها، ترس‌ها و به‌طورکلی جهان‌بینی او ‌این مسئله برای بزرگ‌ترها نیز مفید است تا بتوانند از زاویۀ این داستان‌ها دنیای کودکان را بشناسند، این شناسایی در وضعیت‌های زنده و پویای زندگی به‌هردلیلی ممکن است میسر نشود. 

 ابتدای هر داستانک از دل روابط خرگوش کوچولو با خانواده و دیگر اطرافیانش مسئله‌ای مطرح می‌شود که پیوندی نزدیک با چالش‌های روزمرۀ یک کودک دارد. پس از پشت‌سرگذاشتن رویدادها و کنش و واکنش‌های متعدد، در خاتمه به کودک نشان می‌دهد که راه گذار از کشمکش یادشده در سرآغاز داستان و به عبارتی رفع آن مسئله برای رسیدن به وضعیت مطلوب، چگونه محقق می‌شود. بنابراین، کتاب در دل فرازوفرودهای داستانی، به‌ زبانی ساده و به‌طور غیرمستقیم چگونگی مقابلۀ کودک با کشمکش‌هایش را به تصویر می‌کشد. ‌

برای نمونه، در جلد یازدهم و موسوم به «کتاب سبزک» با خرگوش کوچولویی روبه‌رو می‌شویم که شلخته و بی‌نظم است. به‌خاطر این موضوع، هم خودش و هم دوروبری‌هایش با مشکلاتی روبه‌رو شده‌اند. مثلاً پای مامان خرگوش به‌خاطر اسباب‌بازی‌های بچه‌اش که وسط اتاق ریخته است، آسیب می‌بیند. خود خرگوش کوچولو در موقعیتی ضروری نمی‌تواند کلاهش را پیدا کند و کتاب دوستش را وقتی به امانت می‌گیرد، در شلوغی و درهم‌برهمی اتاقش گم‌وگور می‌کند.

این چالش‌های پیش رو به‌مرور کودک را از این مسئله آگاه می‌کند که نظم‌داشتن و مرتب‌بودن چه اهمیتی دارد و چقدر نتایج و پیامدهای مثبتش کمک‌کننده است، البته بدون اینکه نویسندگان مستقیم به زبان بیاورند که منظم باش یا منظم‌بودن خوب است. دو داستان‌نویس فقط سرانجامِ بی‌نظمی و نظم را نشان می‌دهند. اما این پایان داستان نیست.

تقویت تفکر و نهادینه‌شدن تعلیم و تربیت

پس از آمدن داستانکی در نیمۀ اول کتاب، به بخش دوم آن یعنی تمرین‌ها وارد می‌شویم. این تمرین‌ها و بازی‌ها تعدادشان بین ۱۰ تا ۱۱ مورد است. و مخصوص اجرای دو نفرۀ کودک و یکی از والدین یا خانوادگی و برای خانه طراحی شده‌اند. هرچند بر اساس یک فهرست راهنما که خود نویسندگان در کتاب ارائه کرده‌اند، می‌توان در هر تمرین یا بازی تغییراتی ایجاد کرد تا در محیط‌هایی دیگر مانند، مهدهای کودک، پیش‌دبستانی‌ها، خانه‌های بازی و... اجرایی باشند. 

اهمیت بخش دوم کتاب این است که از طریق طرح یک پرسش یا پیشنهاد یک بازی و تمرین‌های دیگر، هدف مهمی که در قسمت اول و به‌صورت داستانی بیان شده بود، اکنون چند دفعه و از راه‌ها و جنبه‌های مختلف از نو خودنمایی می‌کند. این تمرین‌ها گاهی بسیار ساده‌اند و از طریق پرسش و پاسخ بین والدین و کودک رخ می‌دهند.

اما گاهی از نظر فکری و قوۀ خیال‌پردازی به قلمرویی پیچیده‌تر وارد می‌شوند و گاهی برای اجرایشان به برخی از ابزارها نیاز است. بدیهی است که این تمرین‌ها از ساده به دشوار ذکر شده‌اند و همگی در حد توان کودکان پیش‌دبستانی هستند. اهمیت اساسی این تمرین‌ها آن است که یک ویژگی مثبت را را در ذهن کودک نهادینه می‌کنند و همین سبب می‌شود که انتظار ظهور و بروزش را در عمل وی هم داشته باشیم. در جلد یازدهمی که ذکر شد، «نظم‌داشتن» همان ویژگی مهم و ارزشمند است.

قسمت تمرینی «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» خواننده را بیش از بخش نخست به تفکر وامی‌دارد و به قلب ماجراها می‌برد. این تمرین‌ها گاهی با تحرک نیز همراه هستند که می‌تواند جنبۀ مثبت دیگری از بخش دوم کتاب باشد. این قسمت موقعیت خوبی فراهم می‌آورد که مادر و پدر یا دیگر نزدیکان کودک وقتشان را در کنار هم بگذارنند. 

شکی نیست که اجرای آن‌ها در محیط‌هایی مانند پیش‌دبستانی بر افزایش مهارت‌های کودک در جمع و کارهای گروهی خواهد افزود. این تمرین‌ها از این جنبه نیز که دانش‌آموزمحور یا کودک‌محور هستند، دارای اهمیت بسیار است. در دنیای امروز، همه می‌دانند که آموزش و پرورش معلم‌محور و متکی بر گفتار و سخنرانی و نصیحت راه به جایی نخواهد برد.

بر اساس ویژگی‌هایی که گذشت، باید گفت «مجموعۀ ۱۵جلدی ادب ۱» کتابی نیست که با آن کودکانمان را خواب کنیم. این ۱۵ جلد برای بیداری کودک و همچنین آگاه‌کردن والدین و دیگر همراهان اوست. کتاب اگر از مسیری درست به کودک ارائه شود، فرصتی فراهم خواهد آورد که بازتاب تأثیرات مثبتش را باید در رفتارهای کم‌اشتباه، هوشمندانه و رو به تعالی و ترقی کودک دید. 

در پایان، اسامی این مجموعۀ ۱۵گانه به ترتیب جلد ذکر می‌شود: «خرگوش کوچولو و کفش‌های نو»، «خرگوش کوچولوی زرنگ»، «سلام خرگوش کوچولو»، «تولد برفی»، «دوست تازه»، «خرگوش کوچولو و ظرف هویج»، «عروسک خرگوش کوچولو»، «خرگوش کوچولو و آهوی دوره‌گرد»، «این یک راز است»، «خرگوش کوچولوی حواس‌پرت»، «کتاب سبزک»، «پشمالوی عصبانی»، «خرگوش پرحرف»، «درس بزرگ سبزک»، «مغازه‌ی پر از خوراکی».

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • در مسیر شهدا ثابت قدم باشیم
  • حضور استاندار ایلام در منزل شهید تازه‌تفحص‌شده دوران دفاع مقدس
  • برگزاری کارگاه آموزشی داستان نویسی برای کودکان در رشت
  • رقص خون در گلوی پاییز؛ روایتی متفاوت از همسر شهید جاویدالاثر «رسول هوشیاری»
  • برگزاری مراسم سالگرد پدر ۴ شهید دفاع مقدس در مبارکه
  • پیکر شهید دفاع مقدس پس از ۴۰ سال وارد بوشهر شد
  • ورود پیکر شهید دفاع مقدس به بوشهر پس از ۴۰ سال
  • فیلم| بازگشت پیکر شهید دفاع مقدس پس از ۳۷ سال انتظار به آغوش خانواده
  • داستانک‌هایی برای فلسفه‌ورزی کودکانه
  • شناسایی پیکر مطهر شهید دفاع مقدس پس از ۴۲ سال