مریم حجابش را تا لحظه شهادت حفظ کرد
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۰۳۳۳۱
شیر زنان آبادانی قابل ستایش هستند. زنانی که در صحنه دفاع از شهرشان مقاوم بودند و در دوران محاصره یکساله این شهر، دوشادوش مردان ماندند و ایستادگی کردند. به گزارش جهان نيوز به نقل از روزنامه جوان، شیر زنان آبادانی قابل ستایش هستند. زنانی که در صحنه دفاع از شهرشان مقاوم بودند و در دوران محاصره یکساله این شهر، دوشادوش مردان ماندند و ایستادگی کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای شروع یک مقدار از خودتان و خانواده شهید بگویید، گویی غیر از شهیده فرهانیان یکی از برادران شما هم به شهادت رسیده است؟
ما یک خانواده واقعاً پرجمعیتی داشتیم. متأسفانه چند سالی میشود که پدر و مادرمان فوت کردهاند. دو انسان گرامی که هشت دختر و پنج پسرشان را با صبوری و مهربانی بزرگ کردند. پدرم کارگر زحمتکش پالایشگاه نفت بود و با درآمد متوسطی که داشت خانواده 15 نفریاش را اداره میکرد. شهیده دختر پنجم خانواده و متولد 24 دی 1342 در شهر آبادان بود. من چهار سال از مریم بزرگتر بودم. با وجود جو و فسادی که آبادان قبل از انقلاب داشت، خانواده ما بسیار مذهبی بود. پدرم سواد قرآنی داشت و به مسائل دینی و رفتن به مسجد و رعایت حجاب دخترانش بسیار اهمیت میداد. برادر بزرگم مهدی فرهانیان شهید اول خانواده، از بچههای رسمی سپاه بود که قبل از انقلاب فعالیت گستردهای در محله خودمان داشت. ایشان جزو اولین شهدای مظلوم جنگ هم هست که درست «20 روز بعد از جنگ» در 15 کیلومتری آبادان، خرمشهر شهید شد. دشمن از مرز شرق کارون عبور کرده بود تا آبادان را محاصره کند. مهدی و دوستانش با وسایل جزئی به مصاف دشمن رفتند و برادرم در مهر ماه 59 به شهادت رسید.
اولین باری که شهیده مریم فرهانیان وارد فعالیتهای انقلابی شد چند سال داشت؟
مریم در همان سن کم که گویا 14 سال بیشتر نداشت با کمک برادرم شهید مهدی فرهانیان در جریان انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی مردمی علیه حکومت شاهنشاهی شرکت داشت و در جابهجایی نوارها و عکسهای امام خمینی (ره) فعالیت گستردهای داشت. در دوران جنگ هم که از سن 17 سالگی امدادگری و پرستاری از مجروحین جنگ را در بیمارستانهای مختلف آبادان شروع کرد.
شهید فرهانیان به عنوان اولین زن شهید در سطح ملی انتخاب شد؛ به نظر شما چه خصوصیاتی در شهید وجود داشت که باعث چنین انتخابی شد؟
ایشان در بین7 هزار و350 شهید زن کشور به عنوان شهید شاخص انتخاب شدند و باید بگویم خیلی کارها توسط شهیده و دوستانش در آن دوران انجام شد. اما ما نباید شهیده را به صورت انحصاری معرفی کنیم. تعریف شرایطی که زنان در جنگ تحمل کردند بسیار مهم است. جنگی که برای همه با دلهره همراه بود. آن زمان از خودمان میپرسیدیم آیا این محاصره روزی شکسته خواهد شد؟ به واسطه موقعیت استراتژیکی که آبادان داشت اگر این محاصره کامل میشد و عراق آبادان را میگرفت و به خرمشهر وصل میشد، حتماً شرایط جنگ 180 درجه تغییر میکرد.
از طرف دیگر در ابتدای جنگ قرار داشتیم و واحدهای سپاه و ارتش هنوز انسجام نگرفته بودند. در چند ماهه اول جنگ فقط با مقاومت مردمی و آن هم با داشتن سلاحهای جزئی از شهر دفاع میشد. موقعی که آبادان محاصره شده بود، اصابت فشنگهای کوچک سلاحها نیز به شهر به خوبی احساس میشد. قضیه مهمی که باید گفته شود این است که در آن برهه هنوز شرایط جنگ برای مردان تعریف نشده بود چه برسد به اینکه خانمها هم تصمیم بگیرند در چنین شرایطی بمانند و به رزمندگان کمک کنند. آن هم در محیط آبادان؛ منطقهای پر از عشایر سنتی و تعصبهای خاصی که با آنها زندگی میکردند.
پدر و مادرتان چطور راضی شدند دخترجوانشان در حصر آبادان بماند؟
خانواده ما از اهالی جزیره مینو بودند؛ منطقهای نخلستانی که نسبت به زنان و جو خانواده بسیار تعصب داشتند و این امر را هرگز نمیپذیرفتند که دختران جوان در حصر آبادان بمانند. حتی برخی از مسئولان شهر مردم را تشویق به فرار میکردند. آن موقع شهیده و دیگر خواهران پیش از شروع جنگ چون احساس میکردند به زودی جنگ آغاز میشود، یکسری دورهها را در هلال احمر سپاه و بسیج گذرانده بودند. آنها آمادگی داشتند که داوطلبانه در شرایط بسیار سخت خدمت کنند. بنابراین ماندند تا از شهر و کشورشان دفاع کنند. از طرفی مریم ارتباط قلبی و معنوی بسیاری به برادرش شهید مهدی داشت و پدرم این شرایط را حس کرده بود. برای همین نمیتوانست با ماندن شهیده در آبادان مخالفت کند.
خواهر شهیدتان در آبادان جنگزده چه فعالیتهایی میکرد؟
مریم به مدت سه سال به کار امدادگری و پرستاری از مجروحان جنگ در بیمارستانهای مختلف آبادان مانند بیمارستان امام خمینی(ره) و طالقانی مشغول بود. بیمارستان امام خمینی(ره) در نقطه مرزی صفر شرکت نفت آبادان قرار داشت و گلوله دشمن مستقیم به دیواره بیمارستان اصابت میکرد. ولی شهیده با دیگر خواهران امدادگر که بسیجی بودند در این بیمارستان به صورت شبانهروز مستقر شدند و زینبوار به مجروحان کمک میکردند و حتی جابهجایی شهدا و دیگر شرایطی که در بیمارستان پیش میآمد را انجام میدادند. حتی حاضر نمیشدند که تقسیمبندی در ساعت کاری داشته باشند بلکه به صورت آتش به اختیار در مقابل حجم سنگین کارها خدمترسانی میکردند.
حتی شرایط جنگ هم در خرمشهر بسیار سنگین بود. مجروحان این شهر هم به بیمارستان امام خمینی(ره) و طالقانی انتقال داده میشدند. مجروحان بر اساس اولویتبندی و رسیدگی در کنار راهروهای بیمارستان و بخشها و اورژانس قرار داده میشدند تا مداوای اولیه انجام شود که بتوانند آنها را به بیمارستانهای بیرون از شهرهای آبادان انتقال دهند و حتی بیشتر اوقات شهیده از فرط خستگی مینشست و خودش تاولهای پایش را التیام میداد. از طرفی در کنار مشغله کاری که داشتند در رعایت شئونات بسیار حساس بودند و برای حفظ حجابشان بسیار ارزش قائل بودند. بیشتر مجروحان از جوانان غیر بومی بودند و وقتی که وارد بیمارستان میشدند نه پدر و مادری داشتند که بالای سرشان باشند و نه کس و کاری. ولی این امدادگران خواهر مانند مادر و خواهری دلسوزی از آنان پرستاری میکردند.
گویی شهیده در کار امدادگریاش مجروح نیز میشود؟
بله، مریم در حین رسیدگی به مجروحان در بیمارستان امام خمینی(ره) ترکش میخورد و از ترس اینکه اگر از شهر خارج شود و دیگر شرایط جور نشود مجدداً برگردد، حاضر نمیشود برای مداوای خودش آبادان را ترک کند. 20 روز شرایط سخت و مجروحیت خودش را تحمل میکند تا مداوا شود. زمانی که آبادان از محاصره خارج میشود شهیده به کار امدادگریاش تا عملیات الی بیتالمقدس در سال 1361 ادامه میدهد. از آزادی خرمشهر و بسیاری از عملیاتهای دیگر مانند عملیات رمضان و. . . تا زمانی که به شهادت میرسد، به مدت چهار سال و نیم فعالیت چشمگیری انجام میدهد. ایشان پس از آزادی خرمشهر به منظور رسیدگی به خانواده شهدا در واحد فرهنگی بنیاد شهید آبادان مشغول فعالیت میشود.
در بنیاد شهید چه فعالیتهایی داشت؟
باید بگویم شهیده در تمام مدت عمر گرانبهایش با بیداری و هوشیاری سیاسی و دینی زندگی کرد. با دید خدامحوری که داشت بعد از شکست محاصره آبادان شروع به رسیدگی به خانواده شهدا کرد. در صورتی که اگر شهیده دید دنیوی داشت و با تجاربی که در این مدت چهار سال و نیم بهدست آورده بود میتوانست به راحتی در محیط یک بیمارستان امن و دور از جنگ استخدام شود. ولی ماندن و خدمت در بنیاد شهید را پذیرفت. رسیدگی به خانواده شهدای آن موقع مانند رسیدگی امروزه نبود. خانواده شهدایی بودند که در روستاهای آبادان زندگی میکردند و در وضع خوبی به سر نمیبردند. شهیده با تن نحیفی که داشت کیلومترها مسافت را طی میکرد تا خودش را به خانواده شهدا برساند تا به وضع زندگی و درس بچههای خانواده شهدا رسیدگی کند. حتی از دوستانی که این صحنهها را دیده بودند نقل قول شده که شهیده مریم فرهانیان با دوستان خود در حلبهای روغن آب جوش میکرد تا پدر و مادر شهید ساکن روستا بتوانند با این آب گرم استحمام کنند. خیلی از خانواده شهدا با دیدن شهیده مریم فرهانیان بسیار خوشحال میشدند و این دختر را میپرستیدند.
نحوه شهادتشان چطور بود؟
در مرداد سال1360 در شرایطی که آبادان هنوز در محاصره بوده است مادر شهید رزمندهای به نام «مرزوق ابراهیمی» که جنگزده بود در شرایط سختی با چهره سالخوردهاش میآید تا پسرش را ملاقات کند. پسر او در اروندکنار بر اثر اصابت ترکش به شهادت میرسد و مادر با شنیدن این خبر در شرایط افسردگی خاصی قرار میگیرد. او را به خانم جوشی در پایگاهی که شهیده مریم فرهانیان بودند تحویل میدهند. مادر شهید به شهیده مریم فرهانیان وصیت میکند که من قبل از چهلم پسرم فوت میکنم (که دقیقاً 37 روز بعد از شهادت پسرش فوت میکند) ایشان از شهیده تقاضا میکند که در چهلم و سالگرد پسرش در حدی که برایشان امکان دارد به مزار شهید سر بزند. نکته قابل توجه این است که شهادت مرزوق ابراهیمی با شهادت مریم فرهانیان هر دو تاریخشان در 13 مردادماه اتفاق میافتد. مرزوق 13 مرداد 60 شهید میشود و مریم فرهانیان 13 مرداد 63. به هرحال مریم و خواهران امدادگر به خاطر عهدی که با این مادر بسته بودند هر سال سالگرد شهادت مرزوق به مزارش میرفتند.
سال 63 در حالی که راهی گلستان شهدای آبادان شده بودند در محله احمدآباد مورد اصابت ترکش خمپاره دشمن قرار میگیرند و دو خواهر همراه مریم زخمی میشوند و خود مریم فرهانیان در سن 21 سالگی به شهادت میرسد. به نقل از برادران فرهنگی بنیاد شهید آبادان، لحظهای که پیکر شهیده را به بیمارستان میبردند و با آنکه ترکش به قلب شهیده اصابت کرده بود و تنی نیمهجان داشت، سعی میکرد حجاب خودش را کامل حفظ کند. الان چادر وی به عنوان نماد زن مسلمان توسط خانم اصلانی مسئول بسیج جامعه زنان کشور در موزه شهدای خیابان طالقانی نگهداری میشود.
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۰۳۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
26 بازیکن به اردوی تیم ملی فوتبال زنان دعوت شدند
اسامی بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی زنان، روز گذشته اعلام شد.
طرفداری | اردوی آمادهسازی تیم ملی فوتبال زنان از ۲۰ تا ۲۴ اردیبهشت ماه در مرکز ملی فوتبال برگزار میشود. به همین منظور مریم آزمون، سرمربی تیم ملی فوتبال زنان اسامی بازیکنان دعوت شده به این اردو را به شرح زیر اعلام کرد:
کیمیا کافی، سارا دیدار (خراسان رضوی) - مریم ایزدپناه ، فهیمه ارزانی (کهکیلویه و بویراحمد) - فاطمه رضایی، سمیه آوج، نرگس خانی (البرز) - غزل مرشدی، نگین نقدی (کرمانشاه) - الهه جاویدان (بوشهر) - مینا ایری (گلستان) - زینب اسماعیلی (مازندران) - راحیل جعفری (فارس) - کیمیا نوری (تهران) - فاطمه شبان، مرضیه فیضی (اصفهان) - سمیرا محمدی، سوینچ سلیمانی (آذربایجان شرقی) - رقیه جلال نسب (خوزستان) - مرضیه نیکخواه، آتنا توفیق (همدان) - کوثر عنبری، روژین تمریان، فاطمه یوسفی، مریم نامی (ایلام) - مائده بیرنگ (گیلان)
از دست ندهید ????????????????????????
جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول میکردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکلوشمایلی که هرگز ندیدهاید! (عکس)